در مطالعه اخیر منتشر شده در مجله طب طبیعتیک تیم بزرگ بین المللی از محققان یک تجزیه و تحلیل اکتشافی انجام دادند تا ارزیابی کنند که آیا آنتی بادی مونوکلونال پراسینزوماب، که قبلاً مشاهده شده بود در کاهش پیشرفت علائم حرکتی بیماری پارکینسون مؤثر است، واقعاً در زیر گروه های بیماری پارکینسون فوایدی را نشان می دهد یا خیر. بیمارانی که پیشرفت سریع تر دژنراسیون حرکتی دارند.
مطالعه: Prasinezumab پیشرفت حرکتی را در مراحل اولیه بیماری پارکینسون که به سرعت در حال پیشرفت است، کند می کند. اعتبار تصویر: Naeblys / Shutterstock
زمینه
یکی از مشخصه های بیماری پارکینسون تجمع α-سینوکلئین است که تصور می شود بین نورون ها انتشار می یابد و در پاتوژنز بیماری پارکینسون نقش دارد. یکی از اولین گزینه های درمانی برای هدف قرار دادن α-سینوکلئین تجمع یافته، آنتی بادی مونوکلونال پراسینزوماب بود که در آزمایشات بالینی فاز دوم در میان بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون در مراحل اولیه که بخشی از مطالعه PASADENA بودند، مورد بررسی قرار گرفت.
نقطه پایانی اولیه کارآزماییهای فاز دوم مطالعه PASADENA، مقیاس رتبهبندی بیماری پارکینسون یکپارچه انجمن اختلال حرکت یا نمره MDS-UPDRS بود. اگرچه آنتی بادی مونوکلونال در تمام پارامترهای MDS-UPDRS در مقایسه با افراد تحت درمان با دارونما موثر نبود، افرادی که پراسینزوماب دریافت کردند پیشرفت کندتر دژنراسیون مرتبط با حرکت را نشان دادند. علاوه بر این، تیم همچنین معتقد بود که بعید است که زیرمقیاسهای MDS-UPDRS تغییراتی را در دورههای مشاهده کوتاه مانند یک سال نشان دهند.
در مورد مطالعه
در مطالعه حاضر، تیم تأثیر پراسینزوماب را بر کاهش سرعت پیشرفت انحطاط حرکتی در زیرگروههای بیماران پارکینسون که به شکل سریع در حال پیشرفت این بیماری مبتلا بودند، بررسی کردند. با توجه به اینکه زیرمقیاسهای MDS-UPDRS ممکن است تغییرات کوتاهمدت مرتبط با درمان را نشان ندهند، مشاهده زیرگروههایی با شکل سریع در حال پیشرفت بیماری پارکینسون میتواند به بهبود نسبت سیگنال به نویز کمک کند و اثرات بالقوه درمان آنتیبادی مونوکلونال را آشکار کند.
مطالعه PASADENA شامل سه درمان بود – دارونما، 1500 میلی گرم پراسینزوماب و 4500 میلی گرم پراسینزوماب. بیماران پس از طبقه بندی بر اساس سن (بالای یا کمتر از 60 سال)، جنسیت و استفاده از مهارکننده های مونوآمین اکسیداز B به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. بیمارانی که از سایر داروهای علامت دار بیماری پارکینسون، مانند آگونیست های دوپامین یا لوودوپا در ابتدا استفاده می کردند، از مطالعه خارج شدند. در مواردی که استفاده از این داروها ضروری تلقی می شد، امتیاز MDS-UPDRS قبل از شروع درمان محاسبه می شد.
مطالعه حاضر تأثیر پراسینزوماب را در بین بیمارانی که در ابتدا از دوزهای ثابت مهارکنندههای مونوآمین اکسیداز B استفاده میکردند و سایر شاخصهای پیشرفت سریعتر بیماری را نشان دادند، بررسی کرد. تجزیه و تحلیل شش زیرجمعیت از پیش تعیین شده اولیه که در فازهای I و II مطالعه PASADENA گنجانده شده اند، فقط نتایج چهار زیرجمعیت را شامل می شود.
زیرجمعیتها بر اساس استفاده از مهارکنندههای مونوآمین اکسیداز B، مرحله 2 یا مرحله Hoehn و Yahr در مقابل بیماری پارکینسون مرحله 1، افراد با و بدون اختلال رفتار خواب REM یا حرکت سریع چشم، و افرادی که دارای فنوتیپ بدخیم منتشر در مقابل فنوتیپ بدخیم غیر منتشر بودند، بودند.
این تجزیه و تحلیل همچنین در امتداد شش زیرجمعیت اکتشافی بر اساس سن، جنس، مدت بیماری، سن در هنگام تشخیص، و زیر فنوتیپهای حرکتی مانند لرزش غالب در مقابل اختلال عملکرد راه رفتن سفت و سخت یا بیثباتی وضعیتی طبقهبندی شد. علاوه بر این، از آنجایی که مطالعات قبلی هیچ پاسخی به دوز گزارش نکردهاند، دو گروه درمانی شامل 1500 میلیگرم و 4500 میلیگرم پراسینزوماب برای آنالیز ترکیب شدند.
نتایج
یافتهها نشان میدهد که پراسینزوماب در کاهش پیشرفت علائم حرکتی در بیماران مبتلا به پارکینسون با فرم به سرعت در حال پیشرفت این بیماری مؤثرتر است. تجزیه و تحلیلهای زیرجمعیت نشان داد که بیماران با فنوتیپهای بدخیم منتشر، یا افرادی که در ابتدا از مهارکنندههای مونوآمین اکسیداز B استفاده میکردند، که شاخصهای پیشرفت سریع بیماری هستند، در مقایسه با بیماران با فنوتیپهایی که نشاندهنده سریع بیماری نبودند، علائم آهستهتری از دژنراسیون مرتبط با حرکت نشان دادند. پیشرفت بیماری پارکینسون
نمره MDS-UPDRS قسمت III، که مربوط به علائم حرکتی رتبهبندی شده توسط پزشک است، افزایش آهستهتر یا بدتر شدن دژنراسیون را در بیماران تحت درمان با پراسینزوماب نسبت به بیماران تحت درمان با دارونما نشان داد. بخش I و II امتیاز MDS-UPDRS به ترتیب با علائم حرکتی و غیرحرکتی گزارش شده توسط بیمار مطابقت دارد.
محققان بر این باورند که از آنجایی که دادهها پیشرفت سریعتری را در امتداد بخش III MDS-UPDRS در مقایسه با بخشهای I و II نشان میدهند، بخش III یا علائم حرکتی رتبهبندی شده توسط پزشک ممکن است قبل از تغییرات بخش I و II باشد. این یافتهها همچنین نشان میدهد که دورههای مشاهده طولانیتری برای ارزیابی دقیق اثر بالقوه درمانهایی مانند پراسینزوماب مورد نیاز است.
نتیجه گیری
به طور کلی، نتایج نشان داد که آنتیبادی مونوکلونال پراسینزوماب میتواند به طور بالقوه برای کند کردن پیشرفت انحطاط مرتبط با حرکت در بیماران مبتلا به فرم به سرعت در حال پیشرفت بیماری پارکینسون مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، دورههای مشاهده طولانیتری برای مشاهده تأثیر درمان پراسینزوماب در بیماران مبتلا به نوع پیشرفت آهسته بیماری مورد نیاز است. علاوه بر این، کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده اضافی باید این یافتهها را بیشتر تأیید کنند.
مرجع مجله:
- پاگانو، جی.، تیلور، کی، کابررا، آ.، سیمونی، تی، مارک، ک.، پستوما، آر. D., Monnet, A., Doody, R., Fontoura, P., Kerchner, GA, Brundin, P., Nikolcheva, T., Bonni, A., PASADENA Investigators, & Prasinezumab گروه مطالعاتی. (2024). Prasinezumab پیشرفت حرکتی را در مراحل اولیه بیماری پارکینسون که به سرعت در حال پیشرفت است، کند می کند. طب طبیعت. DOI: 10.1038/s4159102402886y، https://www.nature.com/articles/s41591-024-02886-y
Source link