در بررسی اخیر منتشر شده در مجله مواد مغذیمحققان درمان روانزیستی افسردگی را با بازگرداندن تعادل میکروبی و تنظیم محور میکروبیوم-روده-مغز (MGB) بررسی کردند.
افسردگی یک نگرانی بهداشت جهانی است که باعث درد، کاهش بهره وری، هزینه های بیشتر مراقبت های بهداشتی و خطر بالای خودکشی می شود. دیسبیوز، اختلال در هموستاز میکروبیوم روده، می تواند بر محور روده-مغز (GBA) تأثیر بگذارد و منجر به تغییرات میکروبی شود. روانبیوتیکها که اثرات مطلوبی بر سد روده، پاسخهای ایمنی، بیان کورتیزول، و محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) دارند، ممکن است به عنوان یک درمان حمایتی برای افسردگی، بهویژه در موارد افسردگی مقاوم به درمان (TRD) استفاده شود.
قدرت روانبیوتیکها در افسردگی: رویکردی مدرن از طریق محور میکروبیوتا-روده-مغز: مروری بر ادبیات. اعتبار تصویر: TL Furrer / Shutterstock
درباره بررسی
در بررسی حاضر، محققان شواهد بالینی ارائه کردند و مکانیسمهای اساسی درمانهای روانبیوتیک برای افسردگی را از طریق تأثیرات آنها بر ارتباط روده و مغز روشن کردند.
ارتباط بین محور روده-مغز و اختلالات افسردگی
افسردگی یک اختلال بیولوژیکی پیچیده است که تحت تأثیر مکانیسم های مولکولی مختلفی مانند کاهش انتقال دهنده های عصبی، کاهش فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)، یک محور HPA تحت استرس غیرطبیعی، افزایش پاسخ های میکروبی پیش التهابی روده و عصب واگ است. تعامل بین میکروبیوتای روده و مغز GBA و میکروب های روده به طور جدایی ناپذیری مرتبط هستند و MGB از طریق مکانیسم های غدد درون ریز، عصبی و ایمونولوژیک بر نتایج عصبی-رفتاری تأثیر می گذارد. دیس بیوز یا اختلال در محور GBA می تواند میکروبیوم روده را تغییر داده و بر عملکرد نورون ها، ایمونولوژی و التهاب روده تأثیر بگذارد.
استرس مزمن هموستاز روده را مختل می کند و ترکیب میکروبی روده را تغییر می دهد و افزایش می یابد مدفوع و کلستریدیوم در افراد در حالی که کاهش می یابد لاکتوباسیلوس و بیفیدوباکتریوم. مدلهای حیوانی اخیر رابطهای بین محور روده-مغز و حساسیت به استرس و انعطافپذیری را نشان دادهاند. میکروبیوم روده بر پاسخ های التهابی و حالات مغزی تأثیر می گذارد و با شرایط روانپزشکی مانند اختلال افسردگی اساسی، اختلال دوقطبی، روان پریشی، اسکیزوفرنی، بی اشتهایی عصبی، اختلالات اضطرابی، اختلال وسواس فکری-اجباری، اختلال استرس پس از سانحه، و بیش فعالی با کمبود توجه همراه است. اختلال (ADHD).
چکیده گرافیکی
متابولیت های میکروبی روده در اعمال ضد افسردگی نقش دارند
میکروبیوم روده یک منبع متابولیت حیاتی است که ارتباطات بین روده و سیستم عصبی مرکزی را تسهیل می کند. این متابولیت ها شامل تریپتوفان، گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA)، سروتونین، هیستامین، 5-هیدروکسی تریپتامین (5-HT)، اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه (SCFAs)، استیل کولین و دوپامین (DA) می باشند. متابولیتهای میکروبی بر مکانیسمهای مختلف مهم برای سلامت روان تأثیر میگذارند، مانند توسعه سیستم ایمنی و عصبی غدد درونریز، تعدیل متابولیسم تغذیه، و تبدیل بیگانهبیوتیک. آنها همچنین به حفظ عملکرد سد روده کمک می کنند، مخاط روده را تقویت می کنند و عفونت ها و سموم خطرناک را از گردش خون دور نگه می دارند. SCFA ها برای حالات احساسی و شناخت ضروری هستند و از طریق گیرنده های جفت شده با پروتئین G بر مغز میزبان تأثیر می گذارند. آنها انرژی را به کلونوسیت ها می رسانند، از سد روده محافظت می کنند، پاسخ های التهابی را تنظیم می کنند و هورمون های گرسنگی را تنظیم می کنند. افزایش SCFA ها می تواند التهاب عصبی را کاهش دهد و سنتز BDNF را تقویت کند و باعث افزایش انعطاف پذیری عصبی مغز شود.
تاثیر میکروب های پروبیوتیک روده بر افسردگی
روانبیوتیکها باکتریهای پروبیوتیکی هستند که با بهبود سد رودهای و اصلاح پاسخ ایمنی در بافت لنفوئیدی مرتبط با روده (GALT)، که در ایجاد التهاب نقش دارد، سلامت روان را تقویت میکنند. میکروبیوتای روده در پاتوفیزیولوژی افسردگی بسیار مهم است زیرا فرآیندهای التهابی را تنظیم می کند. Bifidobacterium breve سطح BDNF را افزایش می دهد، سطح اینترلوکین-6 (IL-60) و TNF-alpha (TNF-α) را کاهش می دهد و عملکرد شناختی را افزایش می دهد.
باکتری های اسید لاکتیک (LAB) التهاب عصبی را کاهش می دهند، سطح کینورنین را کاهش می دهند و بیان اتصال محکم (TJ) را تقویت می کنند. لاکتوباسیلوس پلانتاروم 299 ولت سطح دوپامین را افزایش می دهد و به درمان انتخابی بازدارنده بازجذب سروتونین (SSRI) کمک می کند و در نتیجه عملکرد شناختی بهتر و سطوح کینورنین را کاهش می دهد. Akkermansia muciniphila سیتوکین های التهابی را در سلول های میکروگلیال سرکوب می کند که باعث کاهش رفتار افسردگی می شود. کلستریدیوم بوتیریکوم در برابر اختلال عملکرد عصبی محافظت می کند، در حالی که Faecalibacterium prausnitzii سطوح کورتیکوسترون و پروتئین واکنشی C (CRP) را کاهش می دهد در حالی که سطح IL-10 را افزایش می دهد و اختلالات شناختی را در موش های مبتلا به آلزایمر کاهش می دهد.
شواهد بالینی که ویژگیهای روانزیستی سویههای باکتریایی را برجسته میکنند
پست بیوتیک ها مانند باسیلوس کواگولانز MTCC 5856 و بیفیدوباکتریوم لانگوم 1714 می تواند به علائم سندرم روده تحریک پذیر (IBS) و افسردگی کمک کند. پروبیوتیک هایی مانند بیفیدوباکتریوم لانگوم 1714 و NCC3001 به کاهش استرس و تقویت حافظه کمک می کنند. هنگامی که این پروبیوتیک ها با داروهای ضد افسردگی همراه شوند، می توانند به طور موثری TRD را درمان کنند. پروبیوتیک هایی مانند لاکتوباسیلوس کازئی شیروتا و لاکتوباسیلوس گاسری CP2305، با 2.5 × 109 CFU/g، سلامت عمومی را بهبود می بخشد و اختلالات خلقی را کاهش می دهد. داروهای پروبیوتیک چند سویه نیز سلامت عمومی را تقویت می کند، علائم اضطراب را کاهش می دهد و التهاب را کاهش می دهد. لاکتوباسیلوس گاسری نوشیدنی سویای سیاه تخمیر شده به افراد سالم کمک می کند بهتر بخوابند و استرس کمتری داشته باشند. نوشیدنی های شیر پروبیوتیک و خمیر دانه سویا تخمیر شده عملکرد شناختی را در افراد مبتلا به اختلال شناختی متوسط و بیماری آلزایمر بهبود می بخشد.
این بررسی بر نقش پروبیوتیک ها در کاهش علائم افسردگی و اهمیت آنها در سلامت روان تاکید می کند. میکروبیوتای روده برای هضم، جذب غذا و نگرانی های روانپزشکی مانند کاهش استرس و اضطراب بسیار مهم است. با تغییر تاکید در زندگی مدرن از اختلالات عفونی به بیماریهای روانی رایجتر مانند افسردگی، عادات غذایی خوب و عملکرد مطلوب روده برای سلامت روان بسیار مهم هستند و پروبیوتیکها نقش مهمی دارند.
مرجع مجله:
- دیزیچ، آ. ماسیاک، ک. Bliźniewska-Kowalska، K.; گالسکا، ام. Kobierzecka، W. سالوک، جی. قدرت روانبیوتیکها در افسردگی: رویکردی مدرن از طریق محور میکروبیوتا-روده-مغز: مروری بر ادبیات. Nutrients 2024, 16, 1054. DOI: 10.3390/nu16071054, https://www.mdpi.com/2072-6643/16/7/1054
Source link