2 دیدگاه

این شعر زیبا تقدیم به همه بانوان سرزمینم

این شعر زیبا تقدیم به همه بانوان سرزمینم

مجله اینترنتی زردآلو(zardalooo.ir)

زنی را میشناسم من
که در یک گوشه ی خانه
میان شستن و پختن
درون آشپزخانه
سرود عشق میخواند
نگاهش ساده و تنهاست
صدایش خسته و محزون
امیدش در ته فرداست

زنی هم زیر لب گوید
گریزانم از این خانه
ولی از خود چنین پرسد:
چه کس موهای طفلم را
پس از من میزند شانه؟

زنی با تار تنهایی
لباس تور میبافد
زنی در کنج تاریکی
نماز نور میخواند

زنی خو کرده با زنجیر
زنی مانوس با زندان
تمام سهم او اینست
نگاه سرد زندانبان

زنی را می شناسم من
که می میرد ز یک تحقیر
ولی آواز می خواند
که این است بازی تقدیر

زنی با فقر می سازد
زنی با اشک می خوابد
زنی با حسرت و حیرت
گناهش را نمیداند

زنی واریس پایش را
زنی درد نهانش را
ز مردم می کند مخفی
که یک باره نگویندش
چه بد بختی ، چه بد بختی

زنی را می شناسم من
که شعرش بوی غم دارد
ولی میخندد و میگوید
که دنیا پیچ و خم دارد…

تقدیم به بانوان عزیز سرزمینم

 

این شعر زیبا تقدیم به همه بانوان سرزمینم

مطب پیشنهادی :
توصیه های سلامتی بسیار مهم
محتوای پیشنهادی

پست های مشابه

2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • شعر خیلی زیبایی بود چون در وصف من بود. من گریزان از زندگی ام هستم ولی بخاطر بچه هام با لبخندی تصنعی به زندگی ادامه میدم به امید بزرگ شدن بچه هام آرزو دارم زمان به سرعت بگذره و بچه هام بزرگ شن و من یه خواب ابدی راحت داشته باشم

    پاسخ
  • حمید راد
    آذر 24, 1396 2:58 ق.ظ

    فهیمه خانم آدما هیچ کدوم خبر درد هم ندارن و هرکی فک میکنه که گرفتاری و درد و زجر فقط واسه خودشه،نظر من اینه که شما بجای باختن به مشکلات باهاشون رو برو بشی و محکم وایسی ،دنیا چه خوب چه بد میگذره ولی سعی کن در حد توانت تو این چند روز دنیا حال و احسال مثبت و خوبی داشته باشی،وقتی از ته دلت حال و احساس خوبی داشته باشی این حال خوبت رو با بچه هات و همه کسایی که دور و برتن تقسیم میکنی،سعی کن روحیت رو بخاطر خودت و بخاطر زیباییهای زندگیت(بچه هات و …)قدرتمند کنی

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست